دست دست
عزيز بابايي از اون هفنه که جشن عقد اسماعيل دايي رضا بود و کوچولوي ما هم رفته بوده علوسي، دست زدن ياد گرفته . حالا هر از گاهي واسه خودش ددس ميکنه. قربون دستهاي بلوري ات برم ...
نویسنده :
بابا و مامان
15:58