بچه گی های عمو رولی
بابایی از چند روز پیش خیلی شبیه بچه گی های عمو رولی شدی. عمو یه عکس از بچه گی هاش تو روروک داره که وقتی تو روروکت سوار میشی و چند تا شاخه موهات رو پیشونی ات میریزه با اون عکس مو نمیزنی. دیشب که عمو رولی و عمو امیر اومده بودند دیدنت یه کم دمق بودی. راستی بهت نگفتم که عمو رولی خیلی دوستت داره یکی اون یکی عمه طیبه که دیوونه میشه وقتی می بیندت. البته همه دیوانه وار دوستت دارنا. ولی خوب عمو از پارسال قبل از تولدت که بهش گفتم تولدش با تولد شما یکیه، همش يه جورهايي خودش را با تو يکي ميکنه و ميگه "هاما بيست وهفتي چهاري ها"
خدا واسه هم نگهتون داره