فندق ما، پارساجونيفندق ما، پارساجوني، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

پارسا، فندق ما

واکسن یک سالگی

1390/5/3 13:29
نویسنده : بابا و مامان
656 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره این واکسن لعنتی رو هم زدیم رفت پی کارش.دیروز به مامانی (مامان بابا)گفتیم صبح اومد تا برای واکسن شما گل پسر دست تنها نباشیم و البته که منم نمیتونستم نگهت دارم که امپول بزنن تو پاهات یعنی دلم نمییاد.ایشون هم اومدن و ما ساعت 8.5 رفتیم بیرون از خونه و تا ساعت 11 معطل شدیم تا اینکه نوبتمون رسید و واکسنت رو زدیم .الهی بمیرم کلی هم دردت اومد و گریه کردی ولی پنج دقیقه بعد یادت رفت و تا حالا که چیزی نگفتی انگار زیاد بد نبود.خب خدا را شکر الهی همیشه سالم باشی عزیزکم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان ماهان
4 مرداد 90 10:10
ممنونم که دلداریم دادین
خیلی لطف کردین
الهی خدا پارسا جونو حفظش کنه
دوست خوبم اگه میشه رمزو به منم بدی ممنون میشم


خواهش میکنم خوشحالم که دوباره برگشتین و به ما سر میزنین.
مامان پارسا
4 مرداد 90 12:10
خدا رو شکر که پارسا جونم زیاد اذیت نشد انشاالله یکی دیگه بزنه دیگه از دست این واکسنا راحت میشه الهی همیشه سالم باشه
دایی حمید
5 مرداد 90 20:30
دایی جان فقط من درکت می کنم و میدونم چقدر واکسن درد داره، حاضرم یک سال قرص بخورم ولی آمپول نزنم.
مامان ماهان
12 مرداد 90 0:11
سلام عزیزم خوبییییییییییییی[hr

سلام.مرسییی.خوبم.
شهرزاد مامان صدرای زمان
12 مرداد 90 9:03
سلام خوشحالم که به سلامتی واکسنشو زد و راحت شد.از آشنایی باهاتون خوشحالم شما هم به صدرای من سر بزنید دوست دارم دوستای خوبی واسه هم باشیم.پارسا جونمو از طرف من ببوسیدش