سفر شیراز
پارساي ما با مامان و بابا و خونواده مامان تو تعطيلات چند روز پيش رفته بود شيراز. کلي هم بهش خوش گذشت. اصلا چرا بايد بد بگذره وقتي با ماماني و اقاجون و دايي ها که خيلي دوستت دارن يه مسافرت خوب ميري مگه قابل مقايسه با يه خونه آپارتماني هست؟؟؟ خلاصه رفته بوديم خونه خاله فرناز اينا که خيلي پارسا رو دوست داره و هميشه باهاش بازي ميکنه. ولي از وقتي پارسا به اين درجه از شيطونيش رسيده يعني از وقتي يادگرفته از سر و کول همه بالا بره و همه چي رو به هم بريزه و سر سفره غوغا کنه اين اولين باري بود مسافرت ميرفتيم برا همين خيلي شيرين کاري ميکرد و خيلي هم اذيت مون کرد چون اگه يه لحظه ازش غافل ميشدي ديگه .... ...
نویسنده :
بابا و مامان
20:07